از آنجایی كه امكانات مراقبت ویژه نوزاد و كودك در همه مراكز وجود ندارد بدیهی است كه باید برنامهای برای انتقال این دسته از بیماران به مراكز مجهزتر فراهم باشد. البته عموماً برای این انتقال از روش انتقال بین بیمارستانی استفاده شود و كمتر از EMS سود میبرند.
برای اینكه این انتقال كمترین اثر نامطلوب را در كودك بیمار ایجاد كند باید با عوارض انتقال این بیماران آشنا باشیم و آنها را تا حد امكان كاهش دهیم:
الف ـ صدای بیش از 80 دسی بل در نوزاد پره ماچور موجب افت اشباع شریانی اكسیژن میشود.
ب ـ ارتعاش موجب اختلال در تفسیر مانیتورینگ میشود.
ج ـ نور كافی خصوصاً در حین انتقال كودكان برای ارزیابی در طول مسیر بسیار ضروری است.
د ـ تغییردما خصوصاً در اطفال بسیار اثرگذار است و باید به حداقل برسد.
هـ ـ در ارتفاعات بالای 1500 متر تغییر حجم گازها خصوصاً در كودكان مشكلساز است.
و ـ محدودیت فضای فیزیكی از جمله مسایل آمبولانس است.
زـ امكانات تكمیلی درمانی و تشخیصی در حین انتقال در دسترس نیستند.
ح ـ اگر وسایل مانیتورینگ یا درمان (مثل كپسول O2) در حین انتقال عیب پیدا كنند معمولاً جایگزین وجود ندارد.
ط ـ بیماری حركت یكی از مشكلات اصلی پرسنل است شامل دو گروه سندرم nausea (تهوع و استفراغ در حین جابجایی) و سندرم sopite (خواب آلودگی و عدم تمركز در حین سفر) می باشد.
نكات زیر باید قبل از انتقال كودك مدنظر قرار گیرد:
1- قبل از انتقال، با انجام اقدامات احیا، علایم حیاتی تمام بیماران باید تثبیت شده باشد.
2- باید مشكلات احتمالی حین انتقال پیشبینی و تمهیدات لازم برای آنان در نظر گرفته شده باشد.
3- بیمار باید با حداكثر امكانات الكترونیك مانیتور شود. (مانیتور نبض و تنفس، پالس اكسیمتری، مانیتور دمای بدن، كاپنوگرافی، فشارخون غیرتهاجمی و در صورت امكان گلوكومتر و ABG سیار و ...)
درصورتی كه بیماران كودك نیازمند انتقال، مكرر به مركز شما مراجعه میكنند باید تعداد آمبولانسهای مناسب با تجهیزات كامل به منظور انتقال كودك را افزایش دهید.
قبل از انتقال باید دو نكته در بیمارستان مبدأ (referring) رعایت شود: اول آنكه راه هوایی به طرز مناسبی ایمن شود و دوم آنكه راه وریدی مناسب جهت كودك تعبیه شده باشد.
برای ایمنی راه هوایی در صورت شك به بدحال شدن كودك در حین انتقال، بچهها را به روش RSI لولهگذاری كنید البته در نوزادان فقط از مخدرها برای القای بیهوشی استفاده كنید. (سن زیر 3 ماه فقط با مرفین یا فنتانیل وریدی)
در بچههای بدحال حتماً دو كاتتر بزرگ غیرفلزی در وریدها تعبیه كنید (پس از Butterfly استفاده نكنید) یا از كاتتر داخل استخوانی استفاده كنید. در ضمن حجم مایعات دریافتی باید به دقت و حتیالامكان با پمپ تزریقی، تجویز شود تا كودك دچار هایپرولمی یا هایپوولمی نشود.
قبل از انتقال باید با بیمارستان مقصد (referral) هماهنگی لازم و اخذ پذیرش صورت گرفته باشد و از پزشك مقیم آن مركز مشاوره لازم درخصوص انتقال كودك را دریافت كنید. بیمارستان مقصد نیز باید خود را برای پذیرش آماده كند.
مسایل ویژه در انتقال نوزادان:
سه مشكل عمده در انتقال نوزاد وجود دارد كه شامل هایپوترمی، هایپوكسی و هایپوگلیسمی میباشد. این عوارض در نوزادان پره ماچور شدیدتر خواهند بود.
الف ـ هایپوترمی: از تختهای كنترل حرارت برای ممانعت از هایپوترمی استفاده میشود. این تختها دو نوعند:
1- :Open Plat Form كه به روش تابشی گرم میشود و در بخش های بستری مناسبتر است زیرا معاینه و سایر اقدامات درمانی برای كودك، به علت دسترسی بهتر، راحتتر است.
2- :Closed Plastic Incubator كه به روش همرفت گرم میشود.
برای اینكه دمای بدن نوزاد افت نكند چند اقدام بسیار ضروری وجود دارد كه نباید فراموش شود:
1- خشك كردن: مهمترین اقدام در پیشگیری از هایپوترمی است. چه بلافاصله پس از تولد و چه بعد از آن، بدن نوزاد باید خشك نگه داشته شود.
2- گرم كردن محل خواب كودك: به كمك بطریهای آب گرم (40>) بهمنظور كاهش هدایت گرما به محیط.
3- گرم كردن فضای اتاق یا كابین آمبولانس: برای كاهش همرفت، خصوصاًً كودك را از وسایل تهویه یا پنجرهها دور نگه دارید.
4- پوشش كافی (خصوصاٌ یك وسیله پوشش بدن به همراه یك كلاه) ضروری است البته تا حدی كه در اقدامات درمانی تداخل نكند.
ب ـ هایپوكسی:
شایعترین علل هایپوكسی در نوزادان بهترتیب عبارتند از: سندرم زجر تنفسی، پرفشاری اولیه شریان ریوی و بیماری مادرزادی قلبی.
در سندرم زجر تنفسی كه خود را بهصورت تو كشیده شدن عضلات بین دندهای، تاكی پنه و هایپوكسی بروز میدهد به كمك استفاده از CPAP (4 تا 6 سانتیمتر آب)، لولهگذاری تراشه و PEEP (4 تا 5 سانتیمتر آب) یا تجویز سورفكتانت از راه لوله تراشه میتوان به نوزاد كمك كرد.
ونتیلاتور كودكان در حین انتقال باید از نوع Pressure limit و با مد IMV باشد.
هر چه شدت بیماری بیشتر است باید PEEP، فشار پیك دمی و تعداد تنفس را افزایش داد و به عكس مدت زمان دم را كاهش داد. پس از تجویز سورفكتانت در صورت اثربخشی مناسب، بلافاصله رنگ پوست صورتی میشود، قفسهسینه باز میشود و اشباع شریانی اكسیژن افزایش مییابد: البته تجویز سورفكتانت عملی پرعارضه با عوارضی از جمله خونریزی آلوئولار است كه بهتر است توسط متخصص اطفال صورت گیرد. حتیالامكان FiO2 را در نوزادان محدود كنید. در RDS یا پرفشاری شریان ریه هدف از تجویز اكسیژن، رساندن اشباع شریانی بالای 93 تا 95 درصد و در بیماری مادرزادی قلب، هدف حفظ اشباع شریانی در محدودة 75 تا 95 درصد است.
در موارد پرفشاری اولیه شریان ریوی عموماً آسپراسیون مكونیوم، عفونتها و آسفیكسی، فشار شریان ریوی كه باید در طی دقیقه اول پس از تولد كاهش یابد، همان طور بالا میماند لذا نوزاد بسیار بدحال خواهد بود و شانت راست به چپ از طریق مجرای شریانی (DA) برقرار میماند. برای كشف این مسأله میتوان از دست راست و یكی از پاها همزمان پالس اكسیمتری كرد. اگر اختلاف دوپالس اكسی متر بیش از 5 درصد باشد نشانه شانت راست به چپ خواهد بود.
اقدامات ضروری در صورت شك به پرفشاری شریان ریه عبارتند از: 1- لولهگذاری 2- تجویز اكسیژن 100 درصد 3- تهویه مكانیكی مناسب.
بیماریهای سیانوتیك قلبی: این مشكلات در دوره جنینی، اختلالی ایجاد نمیكنند ولی پس از تولد با بسته شدن مجرای شریانی (DA) علامتدار خواهند شد. اولین اقدام در این موارد تجویز اكسیژن 100 درصد و سپس انجام ABG است. اگر PaO2 كمتر از 100 باشد نشانه شانت راست به چپ است كه البته در PPHTN و بیماری های مادرزادی قلب هم دیده میشود كه با اكو كاردیوگرافی میتوان آن ها را از یكدیگر افتراق داد.
در اورژانس باید اقدامات حمایتی شامل اصلاح هایپوكسی و اسیدوز و در صورت لزوم تهویه مكانیكی آغاز شود و مسأله مهم بعدی باز نگه داشتن مجرای شریانی (D.A) به كمك انفوزیون پروستاگلندین E1 با دوز 05/0 تا 1/0 میكروگرم به ازای هر كیلوگرم وزن بدن در هر دقیقه است. این دارو باید در اورژانس آغاز و در حین انتقال ادامه پیدا كند.
البته تجویز این دارو بی عارضه نیست و خصوصاً باید هایپوترمی خفیف و آپنه احتمالی را مدنظر داشت.
ج ـ هاپیوگلیسمی:
هاپیوگلیسمی شایعترین اختلال متابولیك در نوزادان است. با توجه به آنكه ذخایر كربوهیدرات در نوزاد بسیار ناچیز است در مدت 1 تا 2 ساعت پس از تولد ممكن است سطح قند پلاسما تا حدود 40 میلیگرم درصد هم افت كند لذا در تمام نوزادان آماده انتقال، قبل و حین انتقال باید مایعات حاوی قند تجویز گردد و هر دو ساعت یك بار سطح قندخون چك شود:
الف ـ در صورت وزن تولد بیشتر یا مساوی 1000 گرم 80 میلیمتر به ازای هر كیلوگرم وزن بدن در روز از محلول دكستروز 10 درصد D10W))
ب ـ در صورت وزن تولد كمتر از 1000 گرم 100 میلیمتر به ازای هر كیلوگرم وزن بدن در روز از محلول دكستروز 5 درصد (D5W)
راه ارجح برای تجویز دارو و مایع در نوزاد زیر یك هفته، شریان و ورید نافی است. برای تجویز مایعات در اورژانس ورید نافی را به روش low position كانوله كنید ( حداكثر2 تا 3 سانتیمتر از سطح پوست وارد شوید) ولی اگر قصد دارید نوزاد را به مركز دیگر منتقل كنید برای پیشگیری از خروج كاتتر باید كانوله كردن ورید را به روش high position ( نوك كاتتر در محل اتصال IVC به دهلیز راست باشد كه با گرافی مشخص میشود) انجام دهید.
در نوزادان بدحال در صورت شك به عفونت، از آنتیبیوتیك وسیع الطیف وریدی (حتیالامكان پس از انجام كشت و اگر نشد بدون انجام كشت) سود ببرید.
بیقراری نوزاد را باید كنترل كنید. بهترین روش استفاده از آغوش والدین است و در مواردی كه احتمال خستگی تنفسی وجود دارد قبل از انتقال كودك را لولهگذاری كنید.
نكته آخر آنكه انتخاب نوزاد مناسب برای انتقال باید با دقت صورت گیرد:
سن بارداری كمتر از 23 هفته، وزن كمتر از 400 گرم، پوست شفاف و ژلاتینی و چشمهای بسته و fused شانس كمی برای حیات دارند و موارد مناسبی برای انتقال نیستند.
|
|